ژاک دریدا: ترجمه و پارادوکس زوال و بقا
چکیده
این مقاله مفاهیم کلیدی «متن اصلی» و «متن ترجمه» را در نوشتههای ژاک دریدا دنبال میکند و در پی این است که رابطة این دو را تحلیل نماید و سؤال زیر را بپرسد: آیا ترجمه به متن اصلی زندگی دوبارهای میبخشد و بقای آن را تضمین میکند یا اینکه متن اصلی را از بین میبرد و متنی زوال یافته به جا میگذارد؟ ژاک دریدا به نوبة خود دو درونمایه از مقالة بنیامین دربارة ترجمه را گرفته و به آنها معنایی کلی تر میبخشد: دریدا مفاهیم «خویشاوندی زبانها» و «بقا» را در کنش ترجمه بررسی میکند و آن گاه آنها را در فهم نوی خود از «متن» قرار میدهد. بحث من در این مقاله بر این اساس است که دریدا ترجمه را گریزناپذیر میداند. ترجمه به این معنی گریزناپذیر است که معانی متعدد درون متن اصلی را حفظ کرده و به نوبة خود ترجمههای جدیدی جهت معانی جدید طلب میکند. ترجمه به عنوان کنشی تفسیری هر متنی را در معرض ترجمههای متعددی قرار میدهد که هیچ کدام از دیگری معتبرتر نیست، اما متن همیشه نیازمند ترجمه است چراکه این راز بقای متن است. در میزگردی درباره مسئلة ترجمه و بنیامین، دریدا خوانش خود را از نظریة زبان بنیامین جمعبندی میکند. او از «قرارداد دوطرفهای» بین متن ترجمه و متن اصلی سخن میگوید. ترجمه و متن اصلی نه تنها یکدیگر را طلب میکنند و زوال دیگری را به تعویق میاندازند بلکه از طریق این رابطة دوطرفه بقای زبان را تضمین میکنند.چاپشده
2006-11-11
ارجاع به مقاله
Nojoumian, A. A. (2006). ژاک دریدا: ترجمه و پارادوکس زوال و بقا. فصلنامه مطالعات ترجمه ایران, 4(13). Retrieved از https://journal.translationstudies.ir/ts/article/view/84
شماره
نوع مقاله
مقاله علمی-پژوهشی
مجوز
Copyright Licensee: Iranian Journal of Translation Studies. This article is an open access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution–NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0 license).