ادبیات مدرن فارسی و نئواورینتالیسم
چکیده
مسیر ترجمه و ارائة آثار متعلق به سنتی ادبی در چارچوب فرهنگهای مختلف لزوماً و صرفاً از طریق سلیقه و علاقة مترجم و یا ناشر تعیین نمیشود. در بسیاری موارد این فرآیند تحت تأثیر مستقیم عناصر و خصوصیات فرهنگی جامعهای که میزبان این آثار است قرار دارد. در مورد ادبیات معاصر ایران و چگونگی ارائهاش از طریق ترجمه در دنیای غرب، برخی از این عناصر، با استفاده از پوششهای تئوریکی چون پسامدرنیسم و پسااستعمارگرایی، عملاً به بازتولید کلیشهها و مفاهیم اورینتالیستی انجامیدهاند. بررسی برخی از مجموعه آثار ادبیات فارسی که در چند دهة اخیر در آمریکا ترجمه و منتشر شدهاند به وضوح نشان میدهد که کلیشههای نئواورینتالیستی چگونه در تحمیل خود بر فرآیند انتخاب آثار برای ترجمه و سپس چگونگی ارائهشان موفق بودهاند. این کلیشهها در اساس بر مبنای این درک استوارند که آثار ادبی خلق شده در ایران (و بسیاری جوامع منطقه) تنها از آن رو ارزشمندند که میتوانند نشانگر اوضاع و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این جامعه باشند. اما در عین حال پیش ساختههایی ذهنی در مورد اوضاع و شرایط جوامعی چون ایران در غرب وجود دارد که عملاً انتظارات خاصی در مورد چگونگی محتوا و فرم آثار خلق شده در ایران را ایجاد میکند. در نهایت فضا و بازاری که بر این اساس شکل میگیرد صرفاً آمادگی پذیرش آثاری را دارد که این انتظارات مشخص را برآورده سازند. علاوه بر این، نکتة دیگری در درک غرب نسبت به ادبیات فارسی وجود دارد که وجه دیگری از این فضا و بازار را تعریف میکند. بنا بر این درک، ادبیات فارسی در مراحل آغازین رشدش قرار دارد و بنابراین، به لحاظ ادبی، نمیتوان انتظارات چندانی از آثار خلق شده در چارچوب این سنت ادبی داشت. چنین درکی طبیعتاً بر فرآیند انتخاب آثار برای ترجمه اثر میگذارد اما مهمترین پیآمد چنین نگرشی نادیده گرفتن نیاز به بررسی ویژگیهای یگانة ادبیات فارسی است و دقیقاً به این دلیل است که آثار ترجمه شده هیچگاه مورد بررسی و نقد دقیق ادبی قرار نمیگیرند. عدم بررسی و نقد، ناگزیر به تداوم درک نادرست میانجامد و تسلسل باطل به این ترتیب استمرار مییابد. با توجه به این موانع که عملاً کوشش برای ارائة ابعاد چندگانة چهرة ادبیات معاصر فارسی را خنثی میکند، به گمان من همزمان با ترجمة آثار، باید تلاشهایی تئوریک برای توصیف مفاهیم و ساختارهایی که از طریقشان بتوان به خصوصیات ویژة ادبیات فارسی پرداخت آغاز گردد. و تنها بر بستر چنین تلاشهای تئوریکی است که میتوان به ارائة نمونههای راستین ادبیات معاصر فارسی در چارچوب فرهنگهای غربی امیدوار بود.چاپشده
2006-12-01
ارجاع به مقاله
Khorrami, M. M. (2006). ادبیات مدرن فارسی و نئواورینتالیسم. فصلنامه مطالعات ترجمه ایران, 4(15). Retrieved از https://journal.translationstudies.ir/ts/article/view/100
شماره
نوع مقاله
مقاله علمی-پژوهشی
مجوز
Copyright Licensee: Iranian Journal of Translation Studies. This article is an open access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution–NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0 license).