سیر تاریخی جواز ترجمۀ قرآن و معنای واژۀ «ترجمه» در نخستین ترجمههای قرآن كریم به زبان فارسی
چکیده
ایرانیان به عنوان بزرگترین قوم مسلمان غیرعرب با داشتن سابقهای كهن در فرهنگ و زبان، نخستین مترجمان كلام وحی به زبان دیگر بودند. این كار در همان روزهای آغاز ارتباط ایرانیان با پیام وحی به طور شفاهی اتفاق افتاد. ایرانیان ابتدا برای فهم پیام قرآن، به آموختن زبان عربی اهتمام ورزیدند و در این میدان تا آن جا پیش رفتند كه نخستین كتب بلاغی و لغوی را در باره زبان عربی به رشته تحریر در آوردند و از این راه زبان عربی را از محدوده قومی و محلی در آوردند و آن را به دنیای اسلام شناساندند. پس از گذشت سه قرن از اسلام، ایرانیان عربیدان برای انتقال تعالیم قرآن و اسلام به ساكنان ایران شرقی نیاز شدیدی به ترجمه قرآن به زبان فارسی پیدا كردند. تا پیش از نیمه دوم قرن چهارم ایرانیان بنا به ضرورت تفهیم و تفاهم قرآن ترجمههایی از قرآن فراهم كرده بودند، اما این كار محدود و بعضاً شخصی بود. در این زمان بنا به در خواست امیر نوح سامانی و اجماع علمای مشرق ایران، ترجمه ای رسمی از قرآن كریم به زبان فارسی صورت گرفت. این اقدام تحولی بزرگ در پیشرفت زبان فارسی و نشر معارف اسلامی در مشرق ایران تا ممالك چین و آسیای میانه ایجاد كرد. تا این زمان كلمه «ترجمه» در معنای برگردان یك متن به زبان دیگر، مصطلح نبود. در ابتدا به جای آن واژه «تفسیر» یا «نقل» و گاه «تأویل» را به كار میبردند، اما از نیمه دوم قرن سوم جاحظ بصری این كلمه را به معنای امروزی برای ترجمه متون تاریخی و ادبی به كار گرفت و از قرن پنجم این كلمه به معنای اصطلاحی امروز اختصاصاً برای ترجمه قرآن نیز رایج گشت.چاپشده
2008-12-08
ارجاع به مقاله
Poshtdar, A. M. (2008). سیر تاریخی جواز ترجمۀ قرآن و معنای واژۀ «ترجمه» در نخستین ترجمههای قرآن كریم به زبان فارسی. فصلنامه مطالعات ترجمه ایران, 6(23). Retrieved از https://journal.translationstudies.ir/ts/article/view/195
شماره
نوع مقاله
مقاله علمی-پژوهشی
مجوز
Copyright Licensee: Iranian Journal of Translation Studies. This article is an open access article distributed under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution–NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0 license).